بازم که نیومدی

سلام نی نی جونم

خیلی دلم برات تنگ شده

باورم نمیشه منی که تحمل کوچکترین انتظارها رو هم نداشتم زیر خروارها انتظار هنوز زندم

عشق به آمدن تو ، فکر اینکه تو یک روز می آیی سرپایم نگه داشته و انتظار شده یه انتظار شیرین

خدا جونم پس کی این انتظار سر میاد کی من مامان میشم کی پرهام بابا میشه

پرهام خیلی بچه دوست داره

دیگه دارم ازش خجالت میکشم

به روی خودش نمیاره اما میبینم که چقدر اشتیاق داره

خدا جون خیر ما رو در این کار قرار بده و این ماه دیگه ماه آخر انتظارمون باشه و ماه دیگه نی نی تو دلم باشه

بیا...

نی نی جونم فکر نمیکنی که دیگه وقتشه که بیای

بیا تا زیر نگاههای سنگین دیگران و طعنه های قوم شوهر له نشده ام بیا

دعای دیگران در حق آدمها خیلی خوبه اما من دیگه زیادی دلنازک شدم

زیر رگباردعاهای دیگران که هر وقت منو میبینن میگن خدا دامنتو سبز کنه خیس از دلتنگی میشم

زودتر بیا

خدایا..

خدایا دامن همه مادرای منتظر را سبز کن به گلی از گلهای بهشت

از خودم ناراحتم

من رو خوانی قرآنم خوبه یعنی میتونم هر جزء رو تو بیست دقیقه بخونم

اما واقعا واسه خودم متاسفم که امسال حتی یک جزء حتی یک آیه از قرآن رو واسه خودم نخوندم

ماه رحمت خدا رو به اتمام است و من هنوز اندرخم یک کوچه ام

خدا جون ببخش منو اگه کوتاهی کردم اگه که نه حتما کوتاهی کردم

به خاطر روزها و شبهای عزیزی که از دستشون دادم

خدایا منو ببخش اگه شبهای قدر اون قدر که باید الهی العفو نگفتم

خدا جونم منو به خاطر همه گناه هایی که یادمه وهمه اونایی که یادم نیست ببخش

خدا جون سعی میکنم از این به بعد حواسمو بیشتر جمع کنم

سعی که نه قول میدم

خدا جون تا ماه رمضون تموم نشده منو ببخش و بیامرز و سلامتی رو نصیب خانوادم کن

خدا جون همه مریضا رو شفا بده

دامن همه منتظرای نی نی رو سبز کن

خدا جون امسال تو تقدیر ما تولد یه فرزند سالم و صالح را قرار بده

الهی آمین




افطاری

امسال اصلا افطاری ندادم

پرهام چندبار خرید کرده گفته مامانت اینا و مامانم اینا رو دعوت کنم

اما اصلا حس و حالش نیست

صبح که پرهام میره سر کار منم می خوابم تا11

وقتی هم که بیدار میشم اینقدر فشارم میاد پایین که توان انجام دادن کارهای روزانم رو هم ندارم

اما به هر حال باید دعوتشون کنم